بر و بچه های پرستاری ۹۰ بجنورد

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت

بر و بچه های پرستاری ۹۰ بجنورد

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت

خرید در شهرهای مختلف...

 

بزن ادامه مطلب تا یکم بخندی....

اصفهان

خریدار: آقا سیب درجه یک کیلویی چنده؟
فروشنده: دوهزار تومن.خریدار: دو تا دونه لطف کنین.
کرمان
خریدار: آقا خیار مثقالی چنده؟
فروشنده: داداش میوه رو کیلویی میفروشن.
خریدار: منظورم خیار قهوه یی بود.
فروشنده: آهان! اونها مثقالی ده هزار تومن.
خرم آباد(پیشنهاد یکی از دوستان)خریدار: سیب داری؟
فروشنده: بعله.خریدار:دیگه نداری!
تبریز
خریدار: آقا این سیبا دونه یی چنده؟
فروشنده: دونه یی که نمیفروشیم ولی اگه هوس کردی استثنائن دویست تومن.
خریدار: باشه. پس دوازده کیلو لطف کنین.
آبادان
خریدار: آقا این سیبا کیلویی چنده؟
فروشنده: دوهزار تومن.
خریدار: چه خبره؟! ما خودمون وارد میکنیم نصف این قیمت. حالا عجالاتن دو تا خرما ورداشتیم که  دهنمون شیرین بشه. میگم، راستی، حالا که رفیق شدیم، شما کارگر برای مغازه ات نمیخوای؟
تهران
خریدار: فدات شم من چهارکیلو موز چیکیتای اصل چهارتا آناناس درجه یک، سه کیلو از بهترین پرتقالات، دو تا آووکادو و یک کیلو توت فرنگی بی لک میخوام. دوساعت دیگه قبل از اینکه مهمونام بیان بفرستین در خونه.
فروشنده: چشم قربان. میشه پنجاه هزار تومن.
خریدار: قربون شکلت برم.  بیست هزار تومن انعام بچه هارو اضافه کنید.
فروشنده: خدا سایه ی شما رو از سر ما کم نکنه.خریدار: خواهش میکنم عزیز دلم. من الان پول پیشم نیست شما چک قبول میکنین؟
شیراز
خریدار از پشت تلفن: کاکو قربون دستت یه ده دوازده کیلو میوه ی درجه یک پوس بکن برفس در خونه امشب مهمون از کویت داریم.
زابل
مرد: خانوم من دارم میرم بندر عباس دو کیلو سیب بخرم. چیزی دیگه میخوای سر راه بگیرم بیام؟
قم
مرد از پشت موبایل: عفت اینجا توی قسمت مردونه سیب نذری گرفتم. شما توی زنونه دیگه سیب نگیر. ببین اگه پرتقال گیرت اومد بگیر.
اردبیل
خریدار: آقا سیب کیلویی چنده؟ فروشنده: دوهزار تومنخریدار: یک کیلو پرتقال و دو کیلو گلابی لطف کنین.
مشهد
خریدار: ببخشید این سیبها کیلویی چنده؟
فروشنده ما سیب نداریم.
خریدار: پس اینا چیه؟
فروشنده: سیب!
خریدار: پس واسه چی میگی نداریم؟
فروشنده: من کی همچین حرفی زدم؟
خریدار: پس من اشتباه کردم. حالا این سیبا کیلویی چنده؟
فروشنده: گفتم که سیب نداریم.
سنندج
خریدار: آقا نارنج داری؟

فروشنده: نه. ولی نارنجک خوب دارم میخوای؟

نظرات 1 + ارسال نظر
یاشار دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ

با عرض سلام خدمت دوستای خودم
شرمنده نتونستم به وبلاگتون سر بزنم ولی اومدم جبران کنم
دادا. . . . مطلبت خیلی بامزه بود مخصوصا مشهدیا . . . .

سلام دادشی...
ممنون که سر زدی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد